زمــاטּ هایـــــے هسـت ؛
میـگَـלּ کـَـωــآیـی کِـــہمَـشـرפبـبخـפرَלּ،میـرَלּ جَهـלּـҐ
جَـهـלּـمـی کـِــہ آבَمـآشـ مَـωــٺــ بــآشَـלּ ،
اَز בُنـیـــآیـی کـِــہ آבَمـــآشـ
پسـٺــ بــآشَـלּ بِـهـٺـَـرِـہ
دلــمتصـادفــشـدید میـخواهـد
امـبـولـانـس هـا جمع شونـد
وکار از کار بـگـذرد
زیـــر پـایشـان کـه
لـه شـدی
روی سـرشـان جـا داری
الـبـتـه....
بـه عـزتــ شـرفــ ...
لـا الـه الـا الـلـه
یکی بودیکی نبود
اونی که بودتوبودی واونی که بدون توبودمن
یکی خواست یکی نخواست
اونی که خواست توبودی و اونی که نخواست بدون تو بمونه من
یکی رفت یکی نرفت
اونی که رفت توبودی واونی که بدون تو .توقلب هیچکس نرفت من
یکی داشت یکی نداشت
اونی که داشت توبودی واونی که بی توهیچ کس رونداشت من...
بعضی آدم هارانمی توان داشت...
فقط میشودیک جورخای دوستشان داشت...
بعضی آدمهااصلابرای این نیستندکه برای توباشند...
یاتوبرای آنها...
اصلابه آخرش فکرنمیکنی...
آنهابرای اینندکه دوستشان بداری...
آن هم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق...
یک جورخاصی که اصلاهم کم نیست...
این آدمهاحتی وقتی که دیگرنیستندهم درکنج دلت تاابد
یک جورخاص دوست داشته خواهندشد...
ای کاش در کودکی میماندیم تا به جای قلب هایمان، سر زانو هایمان زخمی میشد...!
(سلام سلام عید بر همگیتون مبارک و امیدوارم امسال سال خوبی رو داشته باشین و بهترین و قشنگترین سالتون باشه
گذشته ها رو به فراموشی بسپرید و اینده ی خوبی رو برای خودتون رقم بزنید:)
و اینکه ارزو دارم در این سال روزهای رویایی وقشنگی رو بگذرونید درکنار دوستان و خانوادتون)
(راستی نازنین جونم کاری که خواستی رو انجام دادم شرمنده دیر شد )
اول اسمم:قربون شما دوستان وگل سرسبد نويسنده هاي وبلاگPARNIA...و 15 سالمم هستش
دوم:گروه خواننده هاي BOY:از اونجايي كه اصلا از گروه هاي كره هيچكيو نميشناسم از نام بردن گروه هاي كره اي معذورم اما ايراني هاش زيادن مثل حامد زماني -سامي يوسف -محسن يگانه و......
سوم ايدل هاي BOY:كسايي مثل ايان سامر هلدر-تام بك-جان گيون سوك-وبازيگران نقش جرمي و شين وو در سريال توزيبايي كه اسم اصليشون رو نمي دونم
چهارم وبعديش هم كه گروه هاي خواننده ي دختروايدل هاي دخترهستند هم به دليلي كه قبلا گفتم شرمنده
ششم استان محل سكونت:استان گلستان
هفتم اسم صميمي ترين دوستام:نازنين-بهار-عاطفه-مبينا جون-ودوعددفائزه هشتم
اسم معلم اول دبستانم:سركار خانوم حسيني
يازدهم مي خوام توآسمونا بنويسم باخداباش و پادشاهي كن بي خدا باشو هر چه خواهي كن
جمله ي مفهومي از خودم دوست دارم چشمامو ببندمو زير آسمون خدا داد بزنم خدايا اول وآخر هر ماجرايي فقط تويي فقط تو
از طرف نازنین جون به چالش دعوت شدم..
دوستان عزیزم من تو یکی از وب هایی که نویسندم به چالش دعوت شدم..سایت Lovely
Bts..که تو قسمت لینکای وب هست.لطفا سئوالای
چالش رو برین همونجا بخونین..
به یه تنبل میگن کدوم یکی از اعضای بدنتو بیشتر دوست داری؟؟؟؟؟؟
میگه گوشام.
میگن چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگه گوش خود به خود میشنوه...نه می خواد بازش کنی...
نه حرکت بدی...
نه تلاش کنی ...
چی میشد
همه چی مثل گوشام بود....
واااااااااااااااااااااااااااااای دلم باسه همه تنگ شده بووووووووووووووووووووووووووووووود بچه هاااااااااااااااااااااااااااا ادامه رماااااااااااااانم رو خواستید باید نظرات بیشتر از بیست تا شه واسه این پست دلتوووووووووووووونم بسوووووووووووزه چون صد و بیست صفحشو نوشتمممممممممممممممممممم پس اگه میخوایدش زووووووووووووود تررررررررررررر منتظرممممممممممممممماااااااااااا
✘دنیایِ واقعی هَمینجاس!ـ✘
دِنیای مَجـــ✖ــــازی اون بیرونِ...
ـ✘دِنیایِ واقعی اینجــــ♡ـــاسـ
ـ✘که هَمه بی ریا وُ خاکی
ـ✘کَسی اَز اَشک ریختَن خَجالَت نمیکِشه
♥ پسر بآس ﻏﯿﺮﺗﯽ ﺑﺎﺷﻪ... ^___^ بآس ﺯﯾﺮ ﻋﮑﺲ ﻋﯿـــــآﻟــــﺶ ﺑﻨﻮﯾﺴﻪ ... یارووووآ ﻗﻠﺐ ﻧﺰآﺭﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻘﻪ ﺧﻮﺩﻣﻪ ... ^_^ ♥
تآزشم يهو بي هوا بغلت کنه♥ ♥بعدش تو ﺑﺎﺯﻭشو ﮔﺎﺯ ﺑﮕﯿﺮي ﺗﺎ ﮐﺒﻮﺩﺷﻪ :| ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﻪ ﺩﯾﮕﻪ...ﻧﺸآﻧﻪ ﯼ ﺣآﮐﻢ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﻦ ﻭ ﻣﺘﻔﺮﻕ ﺷﻦ:)))
♥پسر بآس قيافش مردونه بآشه ... آستيناشو تآ آرنجش تآ بزنه ... تآزشم بآ سيبيل قيآفش ... تره ^__^ ♥
وقتی كسی بهت تيكه اندآخت،یه جای خلوت یارو رو گیر بیاره تیکه تیکش کنه.. ♥
وقتي يهويی تو خيابون... با مانتو تنگ و سآپورت و آرآيش زيآد ببينتت.. بآ "اقتدآر" پرتت كنه تو مآشين..^_^ برسونتت دم خونتون..
گوشيتم ازت بگيره بگه هر نيم سآعت يكبآر زنگ ميزنم خونه... نبآشی تيكه تيكت ميكنم :| ♥
بگه تو فیسبوکو لآینو کوفت و زهرمآر...عکس ازت نبینم... ♥
وقتی باهاش قهری اس بده: هوووووووی دختر بآبآت...! قهری که قهری ولی حوآست بآشه دست ازپآ خطآ کنی دندونآتو میشکنم:| ♥
وقتی پشت تلفن بهش ميگی حوصلم سررفته.. سريع بهت بگه حآضر شدي خبرم كن.. زيآدم آرايش نكن... :D ♥
فقط فقطم وآسه خودت بخنده يه عآلمه.
کاش دنیا
با همه ی خاطره هایش... بـــــــــمیرد!
تا من
تا تو
به تکرار هر روز را خط خطی نکنیم
و با جرات
در هر سپیده دم، بگوییم:
نقطه.
سر خط!
مـــــردی...؟!
هر چقدر مـــــغرور...
هر چقدر صـــــادق...
هر چقدر ســـــاده...
هر چقدر جـــــذاب...
هر چقدر مـــــکار...
اما گاهی برای فتح جغرافیای زن،
باید به زانـــــو بیافتی! :)))))))
+ آهــاے ماهـ ـے گیـــر
قلابتــــ را بیــــهوده به آبـــ نینـــداز
ایـטּ روزهـــا ؋ـقط
دروغ
از آبـــ در مـ ـے آیــد...
نه پاهایم 10 سانت از زمـ ـ ـےن بالاترند
نه موهایم 10 سانت از سرم بالاترند
من اینجا روی زمین زندگـ ـ ـے مـ ـ ـےڪنم
در جایـ ـ ـے ڪه من زندگـ ـ ـےمـ ـ ـے ڪنم
فقط "ارزش هایم" مرا بالا مـ ـ ـےڪشاند
نه پاشنه ڪفش ، و نه ڪلیپس مو!!!
گفــت دعـــا کنــی، می آیـــد ...
گفتــــم: آنکـــه با دعـــــایی بیایـــد با نفرینـــی میـــــرود …
خواستــــــی بیایـــی با دعــــا نیـــــــــا
بــــا دل بیـــــــا
تمامـ ـ قِصـــه های بَچگیموون
پایانِ خوبـ ــی داشت ، همه چی دُرسـ ـت می شُد و هَمِــ ـه خوشحالـــ..
اما یه داسـ ـتانی بود کِه آخـ ـَرش پُر بود از غُصـِ ــه . . .
" دُختـَـــرک کِبریـــت فُروش " . . .
یادِتووون هَستـــ ؟؟؟
تَک تَک نقاشـ ـی های کتابــ ِـش یادمِــه . . .
آخریــن تَصویــر کتاب
مَردم بالای سَــ ـر کالبُد یخ زده و سَـــرد دخترک . . .
دُختَرک کبریت فروش پاکــــ بود . . .
کِبـریت آخر خاموش میــ ـشَود . . .
یک زندگی خامـ ـوش میــشَود . . .
☺ از کســـی که دوستـــش داری
ساده دســـت نکـــش
شايد ديــــگه هيچکـــس رو مثل اون دوستـــ نداشتــــه باشی
از کســــی همــ که دوستــــت دارد به آســــونی نگـــذر
شايـــد هيچـــوقت هيچـــکس رو مثـــل تو دوســـت نداشـــته باشـــه ☻
وقتی مامانم خونه نیست یکی از تفریحات سالمم اینه که میرم
در یخچال رو اینقدر باز میزارم تا صدای آلارمش در بیاد
بعد میگم : حالا هی زر بزن هیشکی به دادت نمی رسه
توﮐﺎﻓﯽ ﺷــﺎﭖ ﻧﺸﺴـﺘﻪ ﺑـﻮﺩﻡ ﯾﻪ پسرهﮔـﻔﺖ بـبخشــیدخانوم ﺷﻤﺎ ﺗﻨـﻬﺎﯾـﯿﺪ ؟!
یـه پوزخند زدم و بـا یـه صـدای خسـته گـُفتـم :ﺧـــﯿﻠﯽ ﻭﻗـﺘﻪ …
ﮔــﻔﺖ ﭘـﺲ ﻣـﻦ ﺍﯾـﻦ ﺻﻨـﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﺑــﺒﺮﻡ ﺍﻭﻧــﻮﺭ ﺻـﻨﺪﻟﯽ ﮐـﻢ ﺩﺍﺭﯾـﻢ :
بزنمش عایاااااااااااا؟؟؟؟؟
طرف رو عکس پروفایلش تو یه شبکه اجتماعی نوشته بود : دل نبند رهگذرم
اصلا لامصب اعتماد به سقفش لایه اوزون رو جر داد الانم خبر رسیده
در معرض ورود مواد آلوده کننده قرار داریم و بیماری سرطان افزایش یافته
آقا من رفتم یه چندتا کپسول اکسیژن بگیرم شما هم زود حرکت کنید برید بخرید
ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩم
ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﭼﻪ ﻣﺎﻫﯽ هستی ؟؟ ﻣﻦ : اردیبهشت
ﺭﻓﺖ......ﮔﻔﺘﻢ : ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺮﯼ ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻟﯿﺎﻗﺘﺘﻮ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎ ﻣﺘﻮﻟﺪﯾﻦ اردیبهشت
دست جییییییییییییغ هوراااااااااااا
به بعضیام باس گفت اینقدر روزها زود میگذره که
نفهمیدیم تو کی واس ما آدم شدی!
میگن بخند تا دنیا به روی تو بخنده
ما که خندیدیم دنیای نامرد هم محکم زد توی سرم و گفت نیشت رو ببند چرا میخندی؟
دنیا هم اعصاب نداره ها شما دقت کنین الکی نخندین
درسته کار شاقی کرده نفر اول کنکور
ولی خب خداییش از نفر آخر هم باید تقدیر به عمل بیاد.
خب باید همه سوالارو غلط بزنه.
یعنی باید جواب درست رو بلد باشه
تا حالا دقت کردین شبا که میرید تو کوچه حس میکنید یکی پشت سرتونه برمیگردید نگاه می کنید می بینید کسی نیست ...
.
.
.
.
.
.
.
اون همراه اوله چون هیچکس تنها نیست
یادم باشه عاشق پسری که لپاش چال داره نشم!
.
.
.
.
.
آخه اون موقع نمیدونم عاشق خودش شدم یا عاشق چال لپش!!!:|
لامصب عشق رو دچار ناخالصی میکنه!!!!! :)
تـــلفـــن خـــونــه زنـــگـــ زد جــــواب دادم عـــمـــم بــود!
مـــن:ســـلام عمــه..
_ســـلام کــســی خـــونتـــون نیــــسـت؟
من:چرا دیگه من هســـــتم!
_خب اگه کــــسی اومد بگو زنـــگ بزنن!
خدافظ.
و زرت قطع کرد........!
الان قشنگ احساس بز بودن بهم دست داده!
مورد داشتیم تو عقد عاقد گفته :عروس خانم وکیلم؟
عروس :پ ن پ تو این بی شوهری میرم گل بچینم..
اصن یه وضی
وقتی یک زن خوب کار میکنه میگن مثل مرد کار میکنه
اما وقتی یک مرد خوب کار میکنه میگن مثل خر کار میکنه :|
.......
خیلی جالب بود من تا حالا به این نکته ظریف دقت نکرده بودم خخخخخ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﯾﻬﻮ
ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﭼﺎﻗﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﭘﺸﺖ ﮐﻤﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮ ﺑﺪﻩ
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ....091242
ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﯾﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ
.
.
.
بچه هاااااااااااااا یکی به من بگه چراااااااااااااااااااااا
یه چیزی از فریزر درآوردم که یخش آب بشه
تا این لحظه مشخص نیست دقیقا چیه....ایشالا که خیره
شاید نیمه گمشدم باشه توکل به خدا
معـمولا پسرا حـسرت واقعـی رو وقتـی میـخورن کـه ..
.
.
.
.
.
.
خـبر نامـزدی مـنو میـشنَون :))))
هااااااا چیه واقعیه دیگه
معلمم گفت : زندگي را تعريف كن
گفتم:زندگي تعريف كردنی نيست
نمره ام را صفرداد
سالها بعد كه او را ديدم كه پير شده بود
جلو رفتم وگفتم : زندگي راتعريف كن
گفت نمره ات بيست ، زندگي را بايد زيست
گفتم اون موقع باید بیست میدادی مشروط نشم
یه لگد زدم انداختمش تو جوب
تقصیر خودش بود میخواست بهم صفر نده